از خیابان

پشت پنجره تو را دیدم

 

داشتنی آن قهوه معروفت را میریختی

از هال صدایت کردم

پرسیدم لالا لند را ببینیم یا آن فیلم جدید که از دوستت گرفتی

کمی مکث کردی گفتی: هر کدوم آروم تره

خندیدم و گفتم خب میخوای بخوابیم

وارد هال شدی با آن سینی قهوه های مست کننده ات 

کنارم نشستی

بی حرف به سی دی ها نگاه کردی

و پیشنهاد رفیق عزیزت را گذاشتی

و آمدی کنارم و مرا در بغل خودت 

نگات میکردم

و فکر کردم

چه قدر خوب شد تو را خدا به من داد

و تو مرا بی حرف همان طور که کنترل در دستت بود

فشار دادی

و بعد گفتی

انقد زل نزن میخوایم فیلم ببینم

منم زل زدم به دستات 

که جای مداد روی انگشتات میشد دید هنوز

تو پرسیدی فیلمش خوبه ها

 من گفتم اولشه تازه

تو گفتی

نه حس میکنم امشب هر چی ببینم با این حس حال تو خوب میشه

من خدیدم و تو بوسیدیم

باز زل زدی به فیلم

از فیلم دیدن نصف کاره هیچ خوشت نمیاد

یا باید درست دید

یا خاموش کرد

یه جور احترامیه که به هر اثر هنری در تو دیدم 

میدانی که با همه دلگیری

و دوری از خانواده

و این سکوت بی نهایت همیشگی این شهر

باز هم این بلندی شب های پاییز و با هم بودن هامان را

دوست دارم

.

.

یک نفر بهم تنه زد و معذرت خواست

و همه آن رویا پرید

من به خانه برگشتم

در حالی که خودمان را

خیلی دقیق با همه جزئیاتش دیده بودم

فیلم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود کلیپ جدید 04-music در آرزوی پروانه شدن پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان سایت افزایش فالوئر سایبریسم کرشمه گل آرایی just fun